سکس ترکی بیدمشک من پسرم می شود در حالی که من دارم جیغ می زنم
سکس ترکی بیدمشک من توسط دوست پسرم پاره می شود در حالی که من دارم جیغ می زنم
سکس ترکی ما ی رفیقی داریم این هر هفته امکان نداره 2 یا 3 تا کص نکنه! خیلی دیوثه.. ی روز من برگشتم بهش گفتم حمید یدونه ازینام بده سمت ما ی حالی کنیم خیرت برسه دگ ناسلامتی رفیقیم حمیدم گف اتفاقا ی زنه هس مطلقه اس آرایشگره اپیلاسیون کاره میخای شمارشو بدم بهت؟ گفتم اخه من از کجا بدونم این اهلشه یا نه.
نرم جلو ازم شکایت کنه وایه مزاحمت! خط ام ب اسم خودمه ها!! حمید گف ن بابا سکس ترکی من خودم باهاش حال کردم حسین ام زدتش.. اینو ک گف گفتم پس حله طرف پایه اس سکس چت.. گف اره فقط بستگی ب خودت داره بتونی مخشو بزنی دگ برو تلگرامش پی ام بده.
هیچی اقا شماره رو گرفتم ازش و شب بهش پی ام دادم. سکس ترکی اول گف شما گفتم میخاستم باهاتون شنا شم و ازین حرفا.. ک گف شماره منو کی بهتون داده و ازین کسشرا ک منم چنتا خالی بستم گفتم فلان جا ارایشگا داری من از یکی از مشتری هات خاستم ک شمارتو بهم بده گفتم ک ازت خوشم میاد و میدونم که تنهایی..
شاهرخ با گفتن عالیه٬ دستاشو از رو شونه هام برداشت و گفت:
-خیلی خسته ام. از صبح بیمارستان بودم. تا یه دوش بگیرم, آماده اش کن سکس ترکی…
سازش برای هر دوتامون قهوه ریخت. تلخی قهوه بعد از شیرینی عسل٬ بیدارم کرد.
-آقای سازش؟ این آقاهه… خیلی بده؟
خلاصه 2.3 روز اینطوری گذشت و این خداروشکر بلاک نکرد.. سکس ترکی بعد چن روز ک من هی سیریش میشدم و پی ام میدادم بالاخره از سوالای کسشر کشید بیرون و گفت خب از خودت بگو چیکاره ای و ازینجور چیزا منم خالی بندی گفتم اره 26 سالمه مهندس فلان شرکتم..
در اصل دانشجوی مهندسی ام هنو تموم نکردم اونم خوشش اومد و گفت چ خوب و ازین کسشرا و ازون سکس ترکی ب بعد ما هرشب با هم چت میکردیم تا اینک شب جمعه شد و حرفو کشوندم ب جاهای باریک ک دیدم زیاد بدش نمیاد و 2.3 تا .
عکس سکسی از خودش با سوتین فرستاد برام و منم ی جق مشتی
زدم سینه هاش 85 رو رد کرده بود خیلی گنده بود دیوس! بعد چن روز اقا من هی ب این میگفتم میخام ببینمت هربار میگف کلاس گرافیک دارم کلاس فلان دارم و میپیچوند ک اخر یروز قرار گذاشتیم همو ببینیم ک گفتم با دوستم میام و اونم با دوستش با ی 206 سفید اومدن ی تیپی زده بود ک حال کردم ولی وقتی اندامشو دیدم خورد تو ذوقم..
خیلی شکم داشت با پاهای معمولی و کونشم اصلا برجسته و خوب نبود.. سکس زوری فقط خوشگل بود همین! راستی مشخصاتشم نگفتم 30 سالش بود قد 165 این سکس ترکی حدودا چاق بود با پوست سفید ولی ن خیلی روشن.. ولی قیافش خوب بود 2 تا بچه ام داشت از شوهر قبلیش..
یعنی… خیلی اذیت میکنه موقع…؟ موقع… -شاهرخ؟ من تا حالا بدی ازش ندیدم. اگرم بده٬ احتمالاً تو خلوت خودشه. مثل خلوت من و تو سکس ترکی… اما میدونم بازی رو خیلی دوست داره. پس بازیمونو خراب نکنی…تا وقتی به حرفش گوش کنی کاملاً تو امنیتی.سیر شدی؟
خلاصه یکم همو دیدیم و حرف زدیم خیلی زود رفت چون کار داشت و گفت ی روز اساسی سکس ترکی میریم بیرون و از خجالتت در میام.. تو اون فاصله ام رفیقم مخ دوست سارا رو زد سکس الکسیس.. دوست سارا اسمش فرشته بود واقعا اندام توپی داشت ی کون برجسته خوش فرم با کمر باریک و پوست سفید..
آب آدم میومد لامصب.. این دوستم ک باهاش رفته بودم اسمش بهنام بود ک بهنامو فرشته سکس ترکی ام باهم اوکی شدن شب سارا ی گروه 4 نفره زد منو فرشته رو ادد کرد منم بهنامو اوردم..
بعد سارا برگشت به من گفت که ارمین این فرشته شوهر داره ها بهنام میدونه؟ ک سکس ترکی منم واقعا شوکه شدم اصلا بهش نمیخورد شوهر داشته باشه سکس دختر خوشگل.. ب بهنام گفتم اکنم گف باو مهم نیس ب کیرم داشته باشه اصن(حشرش بالا زده بود کسخل شده بود).
چن روز بعد من دانشگا بودم ک سارا زنگ زد گفت ک بهنام میگه بیاید خونه ما ارمین ام میاد تو میای؟ منم گفتم اره عزیزم چرا ک نیام… سکس ترکی همین غط کرد از خوشی زود برگشتم خونه رفتم حموم پشمارو زدم دوش گرفتم اومدم بیرون دیدم 10 بار زنگ زده..
زنگ زدم گفتم چی شده گف بابا ما راه افتادیم پاشو بیا خونه بهنام گفتم اوکی دارم میام منم.. سکس دختر با دختر ک با رفیقم ک خونشون اون طرفاس راه افتادیم سکس ترکی رفتیم وسط راه ب رفیقم ک اسمش سعید بود گفتم سعید اسپری ندارم چی کنم گف وامیسم جلو داروخونه برو بگو قرص تاخیری خودش میدونه چی بده بت..
-بله. ممنون.
شروع بازیمون از همون وقتیه که شاهرخ برگرده
اما اولش باید چکت کنم ببینم فشارت چطوره. رنگت خیلی پریده اس٬ میترسم طوریت بشه. قرار بود که به هوش بیای… اما میترسم بهت دارو بدم٬ بیدار نشی. پس احتمالاً مجبوریم اِفِکتشو با مشروب ایجاد کنیم. بخور زودتر قهوه اتو تموم کن…
از مزهٔ قهوه زیاد خوشم نیومده بود٬ برای همین هم فنجونو نیمه پر٬ کنار زدم.
-پاشو بیا ببینم چطوریه وضعت سکس ترکی.
پا شدم و باهاش رفتم تو یکی از اتاقها. تو اتاق یه کتابخونهٔ کوچیک قدی بود. سازش یکی از کتابها رو کشید بیرون و در کتابخونه باز شد. یه در مخفی بود. سکس ترکی نزدیک بود از دیدن چیزی که داشت اتفاق می افتاد٬ از ترس سکته کنم. با باز شدن در یا همون کتابخونه سازش منو انداخت جلو. رفتم تو.
خدایا! اینجا دیگه کجا بود؟ لابراتوار پزشکی؟ اتاق شکنجه؟ از در و دیوار وسایلی مثل شلاق و دستبند و زنجیر آویزون بودن. حاضر بودم نصف عمرمو بدم٬ سکس ترکی فقط از اینجا برم. همینکه رفتم تو٬ یه دختر همسن و سالای خودم دیدم که با پارچه جلوی چشما و دهنشو بسته بودن.
دست و پاهاش بسته بود و به پهلوش افتاده بود. یه پسر هم دقیقاً تو همین شرایط کنارش. هر جفتشونو گذاشته بودن تو یه قفس خیلی بزرگ. سکس ترکی عقب عقب خواستم برم که خوردم به سازش. بازوهامو گرفت و به زور منو نشوند روی یه صندلی که گوشهٔ اتاق بود.
-بذار ببینم میشه تو هم بخوابی یا نه سکس خارجی…
دستمو گذاشت رو میز بغل دستم و شروع کرد به گرفتن فشارم. سکس ترکی غذات در کل چه طوریه؟ هفته ای چند بار گوشت و ماهی میخوری؟
سکس چت سکس روسی سکس انلاین سکس دختر دانلود فیلم سکس سکس کارتونی سکس جدید سکس پورن سکس داستانی سکس خارجی
My pussy is ripped apart by my boyfriend while I am screaming
2 thoughts on “سکس ترکی بیدمشک من پسرم می شود در حالی که من دارم جیغ می زنم”